تفاوت سیستم خون و خاک در تابعیت
تفاوت سیستم خون و خاک در تابعیت
در این مقاله قصد داریم به تفاوت های میان سیستم خون و خاک در تابعیت بپردازیم، در این مقاله تابعیت را تعریف و هر دو سیستم خون و خاک را به طور کامل توضیح می دهیم و سپس به رابطه و تفاوت های این دو سیستم اشاره خواهیم کرد. مقاله خود را ابتدا با طرح چند سوال آغاز می کنیم:
تابعیت چیست؟ آیا تمام اشخاص دارای تابعیت هستند؟ منظور از سیستم خون در تابعیت چیست؟ منظور از سیستم خاک در تابعیت چیست؟ آیا سیستم خون سیستم اصلی در اهدای تابعیت است؟ کدام کشورها تابع سیستم خون در تابعیت هستند؟ کدام کشورها تابع سیستم خاک در تابعیت هستند؟
تابعیت
اولین مساله ای که برای یک دولت مطرح است این است که، افرادی را متعلق به خود می داند که از افراد سایر کشور ها جدا می سازد. بنابراین بارزترین نشانه جغرافیایی اشخاص موضوع تابعیت است.
تابعیت عبارت از رابطه سیاسی و معنوی است که شخصی را به دولت معینی مرتبط می سازد. پس فرد و دولت در ابتدا باهم یک رابطه سیاسی دارند که ناشی از قدرت و حاکمیت دولتی است که فرد را از خودش می داند، و در وهله دوم یک رابطه معنوی است که مربوط به مکانی نیست که شخص در آنجا سکونت دارد، یعنی ایرانی هر کجا که باشد رابطه خود را با کشورش حفظ میکند و به عبارت دیگر یک ارتباط معنوی بین شخص و کشوری که او را از خود می داند موجود است.
مهم ترین اصل در تابعیت این است که هر فرد بایستی تابعیتی داشته باشد، لزوم این اصل از نظر عقل و منطق واضح است زیرا بشر باید در اجتماع زندگی کند. و نمیتوان تصور کرد که شخصی در اجتماع زندگی کند ولی به هیچ کدام از اجتماعات بستگی نداشته باشد. البته متاسفانه گاهی در عمل، این وضع غیر عادی پیش می آید و مشاهده می شود که تعدادی اشخاص تابعیتی ندارند که تعداد انها روز به روز زیادتر می شود… مواردی که بر خلاف اصل فوق، شخص بدون تابعیت(آپاترید) می شود به قرار زیر است:
۱-در اثر مهاجرت: مانند روس های سفید که پس از انقلاب روسیه، به کشورهای خارجی پناه بردند و دولت جدید روسیه آنها را تبعه خود نمی شناخت و سایر دولت ها هم ایشان را به تابعیت خود نمی پذیرفتند.
۲-در اثر مجازات: به این معنی که شخص به عنوان مجازات یا در اثر اجرای مجازاتی که درباره اش اعمال می شود، تابعیت خود را از دست میی دهد در حالی که به تابعیت کشور دیگری در نیامده است.
۳- در اثر قانون خاص: مثلا قانونی مقرر می دارد که چنانچه از اتباع کشور کسی، با قصد جلا وطن، به کشور دیگری برود و مدتی در آنجا سکونت کند، تابعیت از او سلب خواهد شد. حال اگر کسی، تابعیت کشور محل سکونت خود را نپذیرفته باشد، فردی بدون تابعیت می شود.
۴- در اثر نخییر: در مواردی که قانون شخصی را مخیر می کند که بین دو تابعیت یکی را اختیار کند و او هیچ کدام را اختیار ننماید.
از اصل فوق الذکر که هر فردی بایستی تابعیتی داشته باشد، دو نتیجه حاصل می شود :
اول آنکه هر فردی به محض تولد بایستی تبعه دولت معینی باشد.
دوم آنکه هیچ فردی نمی تواند ترک تابعیت کند بدون آنکه تابعیت دولت دیگری را بپذیرد.
هر فرد به محض تولد بایستی تبعه دولت معینی باشد:
همین که طفلی به دنیا آمد، ناگزیر تابعیت دولتی به او تحمیل می شود. این یک قانون اجتماعی است و امروزه تقریبا همه دولت ها آنرا پذیرفته اند. این تحمیل تابعیت به دو طریق امکانپذیر است: یکی به طریق خون و دیگری به طریق خاک.
۱- سیستم خون: که آن را تابعیت نسبی می نامند، عبارت از سیستمی است که در آن تابعیت از طریق نسب به طفل تحمیل می شود، یعنی طفل به محض تولد تابعیت پدر و مادرش را پیدا می کند. منظور این نیست که تابعیت طفل مربوط به نظام اوست. اصل نژاد با اصل خون تفاوت دارد. تابعیت بر طبق سیستم خون ملازمه با نژاد از نظر زیست شناسی ندارد چنانکه هرگاه یک خانواده چینی به تابعیت دولت ایران در آید، فرزند آنها بر طبق قانون خون ایرانی می شود و حال آنکه نژاد او چینی است.
بنابراین سیستم خون از آنچه (مفهوم نژادی تابعیت) می خوانند کاملا متمایز است. سیستم خون مبتنی بر نیت احتمالی افراد است یعنی ظن غالب می رود به اینکه فرزندی که مثلا از پدر و مادر ایرانی به وجود آمده بخواهد تبعه ایران باشد.
متاسفانه سیستم خون به تنهایی برای تشخیص تابعیت افراد کافی نمی باشد و مواردی یافت می شود که نمی توان تابعیت را طبق این سیستم تعیین کرد، مثلا هر گاه طفلی از والدین غیر معلوم به دنیا آمده باشد (اطفال سر راهی) و یا اینکه والدین تابعیت خود را از دست داده و در هنگاه تولد آپاترید باشند که در این قبیل موارد تعیین تابعیت طفل، طبق سیستم خون میسر نخواهد بود. بنابراین سیستم دیگری مورد احتیاج است که سیستم خون را تکمیل کند و آن سیستم عبارت از سیستم خاک است.
۲-سیستم خاک یا تمامیت ارضی: سیستم خاک عبارت از طریقه ای است که به موجب ان تابعیت را از روی محل تولد شخص معلوم می نمایند، یعنی هر شخصی تابعیت کشور و محل تولد خود را دارد و از آنجایی که، هر کس ناچار در محلی متولد می شود و آن محل نیز جز قلمرو دولتی محسوب است، پس چنانچه همه کشورها این سیستم را بپذیرند، دیگر آپاتریدی پیدا نمی شود و هیچ فردی بدون تابعیت نمی ماند.
امروزه اکثر دولت ها به سیستم خاک عمل می نمایند و به ندرت کشوری یافت می شود که آنرا نپذیرفته باشد.
هر دو سیستم خون و خاک طرفدارانی دارند و هر دسته هم برای اثبات نظر خود دلایلی اقامه می کنند. در حال حاضر کشورهایی از قبیل اتریش، انگلستان، سوید و ایران و… از سیستم خون پیروی می کنند. البته شایان ذکر است که تابعیت کشور انگلستان مدتی است به خون تبدیل شده و قبلا پیرو خاک بوده است. کشورهایی که تابع سیستم خاک هستند از قبیل کانادا، استرلیا، نیوزیلند، برزیل و امریکا و… می باشند.
در این قسمت از مقاله به دلایل طرفدران سیستم خون و خاک اشاره می کنیم:
یکی از دلایل طرفداران سیستم خون مصلحت کشورهای پرجمعیت و مهاجر فرست می باشد به این معنی که کشور هایی که تبعیت زیاد دارند و و سعت خاک آنها متناسب با سکنه نمی باشد مصلحت ان است که سیستم خون را اجرا نمایند. دومین دلیل سیستم خون دلیل ملی و نژادی است که این دلیل از تئوری نژادی مونتسکیو سر چشمه می گیرد. می گویند اعمال سیستم خون بهترین وسیله رعایت تاثیرات نزادی و در نتیجه ضامن علاقه مندی به کشور است. و در آخر دلیل احساساتی سومین دلیل طرفداران سیستم خون است. اینطور استنباط می کنند که که سیستم خون برای افزایش اعتبار و حیثیت دولتی بسیار مفید است.
حال به دلایل طرفداران سیستم خاک می پردازیم.
یکی از دلایل طرفداران سیستم خاک دلایل عقلی است به این معنی که انتساب هر فرد به دولتی بیشتر مربوط به خاک است و در واقع قدرت دولت ها نسبت به اشخاصی اعمال می شود که در قلمرو آنها سکونت دارند به همین نحو کسی که در محلی متولد می شود قهرا بایستی تحت حمایت قوانین ان محل قرار گیرد، یعنی تابعیت محل تولد به او تحمیل می شود. دیگر دلیلی که مورد توجه طرفداران سیستم خاک است دلایل اجتماعی است به این منظور که به طور کلی شخصی که در محیطی متولد شد و تربیت ان محیط را پذیرفت، کم کم خلق و خوی ان محیط را به خود می گیرد و با اهالی و سکنه آن محیط اختلاط پیدا می کند چه بسا دیده شده که عوامل محیطی عوامل ارثی را از بین برده است. در نهایت سومین دلیل طرفداران سیستم خاک برای پیروی از این سیستم دلایل فایده جویی و مصلحتی است به طوری که مصلحت کشور های کم جمعیت و مهاجر پذیر اقتضا می کند که برای رونق و نضج کشور خود تمام کسانی که در خاک آن دولت به دنیا می آیند تبعه خود محسوب کنند.
مقایسه دو سیستم خون و خاک
اجرای کدام یک از این دو سیستم بهتر است: در اینجا جواب قاطع و یک طرفی نمیتوان بیان کرد، زیرا در این موضوع یک حقیقت مطلق موجود نیست، بلکه حقایق نسبی وجود دارد که بر حسب کشورهای مختلف متفاوت است. این خود یک مساله سیاست ملی است و بایستی هر کشوری به اقتضا وضع جغرافیایی و وضع سکنه اش آنرا حل کند. البته با اعمال سیستم خاک قاعده ای که بر حسب آن، هر کس به محض تولد بایستی تبعه دولت معینی باشد، رعایت شده است در صورتی که سیستم خون با تمام محاسن و فوایدش این منظور را تامین نمیکند و باعث وجود آپاتریدی می شود. بنابراین برای اینکه از یک طرف موارد آپاتریدی زیاد نشود و از طرف دیگر تمامیت ملی در مقابل اختلاط نژاد حفظ گردد، کشورها عموما سیستم خاک و سیستم خون هر دو را پذیرفته اند. این طریقه ایست که قانون ایران هم انرا اتخاذ کرده است.
منبع مقاله: کتاب حقوق بین الملل خصوصی دکتر علی نصیری و ماده ۹۷۶ قانون مدنی ایران
افراد معروف که میرن فرزندانشون رو یه کشوردیگه دنیا میارن برمیگردن ایران زندگی میکنن اون بچه که بزرگ میشه به چه صورته باید از قوانین کدام کشور پیروی کنه. ؟ تابعیت بر اساس سیستم خونه یا خاک؟
سلام و اراد
دوست گرامی سیستم خون و خاک بسته به هر کشور متفاوت است.
سلام دو تا اشکال وارده بر متن : اول اینکه تابعیت علاوه بر علقه ی سیاسی و معنوی ، یک رابطه ی حقوقی نیز برقرار می کند بین دولت و شخص متبوع. (احوال شخصیه)
ثانیا به شخص بدون تبعیت یا stateless ،آپاترید گفته میشود نه آپارتاید. اصطلاح دوم مربوط به جنبش ضد نژادپرستی است.
سلام
سپاس از دقت شما در متن مقاله مورد نظر