دعوای توهین
اعم از توهین ساده، توهین به مقامات، توهین به مقدسات
مجازات توهین به دیگران چیست؟ آیا در قانون مجازات اسلامی مجازاتی برای توهین در نظرگرفته شده؟ شرایط طرح شکایت و دعوای توهین در دستگاهای قضایی چگونه است؟ معیار توهین بودن الفاظ و تشخیص آن با کیست؟ آیا توهین از جرایم قابل گذشت می باشد و با رضایت شاکی پرونده مختومه می شود؟ دلایل اثبات دعوای توهین کدامند؟ برای به دست آوردن پاسخ سوالات خود در مورد دعوای توهین، می توانید با موسسه ملک پور تماس گرفته و اطلاعات لازم را بست بیاورید.
توهین در ادبیات به معنی خوار نمودن وسبک کردن است و در اصطلاح یعنی هر نوع عملی اعم از گفتار، رفتار و نوشته ای که در عرف توهین آمیز تلقی گردد. گاهاً توهینی که با لفظ انجام گردد، فحش و ناسزا هم گفته می شود. توهین ممکن است حتی به صورت اشاره چشم و دست و مانند اینها نیز صورت بگیرد، به عنوان مثال : آب دهان پرت کردن یا هل دادن کسی و….
اصولاً انسان ها برای آبرو و حیثیت معنوی خود ارزش زیادی قایل هستند و دوست ندارند به آن تعرّض شود .در سالیان گذشته معمولا در مقابل توهین، شخص انتقام گیری شخصی می نمود، اما با پیشرفت و ترقّی فرهنگ جامعه و تمدّن و قانون، دولت این وظیفه تقابل را بر دوش دستگاههای قضایی و دادگستری نهاده است. هم اکنون در اکثر نظام های حقوقی کشورهای مختلف برای توهین جرم انگاری صورت گرفته تا انسان ها از این راه و اقامه دعوا از حیثیت خود دفاع نمایند.
در قانون مجازات اسلامی در ماده ۶۰۸ تعریف بزه توهین معین شده است، به موجب این ماده : توهین به افراد از قبیل استعمال الفاظ رکیک و فحاشی چنانچه موجب حد قذف نباشد تا۷۴ ضربه شلاق و یا ۵۰ هزار تا یک میلیون ریال جزای نقدی خواهد بود.
توهین نیز مانند جرایم دیگر دارای سه عنصر اساسی است :
ا- عنصر قانونی
۲- عنصر مادی
۳- عنصر معنوی یا روانی
درمورد عنصر قانونی جرم توهین که در واقع مهم ترین عنصر تشکیل دهنده یک جرم می باشد، اصل قانونی بودن جرم و مجازات است، بدین معنی که در قانون آن عمل را جرم و بزه بدانند و قانونگذار محترم برای آن مجازات تعیین نموده باشد. همانطور که در بالا اشاره شد در مورد توهین ماده ۶۰۸ در کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی بخش تعزیرات مصوّب ۱۳۷۵ آن را جرم و مجازات آن را تعیین نموده است .
در مورد عنصر مادّی جرم توهین باید گفت: یعنی رفتار عملی و گفتاری شرایط و اوضاع و احوال و نتیجه حاصل شده که اول باید رفتار موهن باشد.
دوم این است که شخص معینی در توهین مدّ نظر باشد. تنها خشونت در عمل یا سخن را نمی توان توهین دانست. تشخیص این موارد با عرف است. مثلاً اگر به یک شخص بی سواد بگویند بی سواد از لحاظ عرف توهین به حساب نمی آید.
در مورد عنصر روانی یا معنوی جرم توهین باید بگوییم که توهین یک جرم عمدی است و نمی توان تصوّر کرد که کسی به صورت غیر عمد به دیگری توهین نماید، اما می بایست فرد در حالت هوشیاری باشد، یعنی اراده داشته باشد. الفاظ کسی که در خواب است یا هیپنوتیزم شده است توهین محسوب نمی شود و نکته ی دیگر این است که آن فرد اطلاع داشته باشد که کلماتی که به کار می برد توهین محسوب می شود.
توهین می تواند به صورت حضوری صورت بگیرد یا غیابی، یعنی اگر در غیاب کسی به او توهین شود، آن شخص می تواند از طرق قانونی شکایت نماید. نکته ی دیگری که در جرم توهین قابل توجه است این است که در انجام آن راست یا کذب بودن الفاظ مهم نیست فقط می بایست سخن یا عمل در عرف تحقیر کننده باشد.
نکته ی بعدی این است که توهین باید به شخص حقیقی صورت بگیرد یعنی توهین باید نسبت به یک شخص حقیقی، یک فرد مشخص باشد و توهین به اشخاص حقوقی مانند اداره ها و همچنین اشخاص کلّی، قابل استماع و پیگیری نیست. در بین حقوقدانان احتلاف وجود دارد که آیا با ترک فعل هم جرم توهین می تواند تحقّق یابد. یعنی مثلا اسم اشخاص مهم را بدون احترام و لقب آنها استفاده کنیم.
توهین به مقامات
یکی از اهداف مهم حقوق و قانون حفظ اخلاقیات در جامعه می باشد .احترام به افراد در عمل و گفتار از والاترین ارزش های اخلاقی و اسلامی هست در حدّی که حفظ آبروی افراد از حفظ جان ها مهم تر عنوان شده است. در خصوص توهین به مقامات قانونگذار ما در ماده ۶۰۹ قانون مجازات اسلامی بخش تعزیرات مصوبب ۱۳۷۵ بیان داشته هر کس با توجه به سمت به یکی از روسای سه قوه یا معاونان رییس جمهور یا وزرا یا یکی از نمایندگان مجلس یا نمایندگان مجلس خبرگان یا اعضای شوای نگهبان یا قضات یا اعضای دیوان محاسبات یا کارکنان وزارت خانه ها و موسسه ها و شرکت های دولتی و شهر داری ها در حال انجام وظیفه یا به سبب آن توهین کند به سه ماه تا شش ماه حبس یا تا ۷۴ ضربه شلاق یا پنجاه هزار تا یک میلیون ریال جزای نقدی محکوم می شود.
اما نکته ی قابل تعمل مهم این است که برای تحقق این جرم می بایست شخص طرف توهین را کاملا بشناسد و سمت او را بداند در غیر این صورت مانند جرم توهین به اشخاص عادی می باشد.
در کشور ما با توجه به این که مقام معظم رهبری برترین مقام کشور می باشد مسلما توهین به ایشان مجازات بیشتری نیز خواهد داشت هرکس به ایشان توهین نماید به هر نحوی به حبس از شش ماه تا دوسال مجازات خواهد شد این جرم عمدی محسوب می شود و در آن فرقی بین مسلمان، افراد خارجی یا غیر مسلمان وجود ندارد.
توهین به مقدسات
اعتقاد افراد به مقدّسات در تمام جوامع بشری اهمیت دارد . تا قبل از تصویب قانون مجازات اسلامی (تعزیرات) سال ۱۳۷۵مقررات روشنی درمورد توهین به مقدّسات تعیین نشده بود. در حالی که با توجه به اسلامی بودن نظام حقوقی و قضایی کشورمان، این خلاء قانونی دیده می شد، اما بعد از تصویب این قانون، این مشکل تا حدی حل شد.
مقدّسات اسلام شامل افراد و اشخاص و اشیاء و اموری می شود که دقیقاً جزء ضروریات، پایه و ستون در اسلام باشند و منکر شدن درباره ی آنها مستلزم انکار دین اسلام و اهانت به آنها در واقع توهین به اسلام می باشد.
عنصر قانونی جرم توهین به مقدّسات در ماده ی۵۱۳ قانون مجازات اسلامی بخش تعزیرات مصوّب ۱۳۷۵ معین شده که بیان می دارد: «هر کس به مقدسات اسلام و یا هر یک از انبیاء عظام یا ائمه ی طاهرین یا حضرت صدیقه ی طاهره (س) اهانت نماید اگر مشمول حکم سب النّبی باشد اعدام می شود و در غیر این صورت به حبس از یک تا پنج سال محکوم خواهد شد)
در این موارد چون بیشتر توسط افراد مطبوعاتی و اهل قلم صورت می گیرد قوانینی هم در این خصوص در قانون مطبوعات داریم.
توهین به مقدسات هم مانند دیگر جرایم عمومی احتیاج به سوءنیت و عمد در عمل دارد، یعنی باید قصد مسخره کردن و تحقیر کردن مقدّسات وجود داشته باشد و شخص اراده داشته باشد. توهین ممکن است صریح باشد یا ضمنی، شفاهی صورت بگیرد یا کتبی و وسیله در آن شرط نمی باشد.
رویه پیگیری کیفری
شخصی که مورد توهین قرار گرفته است برای پیگیری و اقامه ی شکایت کیفری می بایست به دادسرای عمومی وانقلاب محل وقوع جرم برود و با مشخص نمودن موضوع شکایت و دلایل اثبات خود مانند شهادت شهود و… شکایت خود را به صورت کتبی تحویل دهد و وقتی شکایت خود را به ثبت می رساند به وسیله ی معاونت ارجاع، پرونده به یکی از شعب باز پرسی یا دادیاری دادسرا ارجاع می شود و بازپرس یا دادیار پس از بررسی محتویات پرونده و مطالعه آن، دستور احضار طرفین دعوا را صادر می نماید و احضاریه ارسال می شود. طرفین می بایست در روز تعیین شده در دادسرا حضور یابند، شاکی باید دلایل خود را ابراز نماید و شخص مشتکی عنه باید برای دفاع از خود، دلایل خود را بیان کند اگر مقام تحقیق (بازپرس یا دادیار تحقیق)، با توجه به ادلّه ی ابرازی طرفین، سوء نیّت مشتکی عنه را احراز نماید و او را مجرم تشخیص دهد، قرار جلب به دادرسی را صادر می نماید، پس از تأیید قرار صادره توسط دادیار اظهارنظر، پرونده به دادگاه کیفری شهرستان محل وقوع جرم برای رسیدگی و صدور حکم بدوی ارسال می گردد.
علی هذا در صورتی که بازپرس دلایل شاکی را کافی نداند و یا عمل ارتکابی مشتکی عنه را جرم نداند، قرار منع تعقیب صادر می نماید و شاکی می تواند نسبت به قرار صادره اعتراض نماید، به اعتراض به عمل آمده نسبت به قرار منع تعقیب، در دادگاه کیفری شهرستان محلّ وقوع جرم رسیدگی می شود.
موسسه ملک پور و دفاتر همکار ایشان آماده ارائه مشاوره تخصّصی و قبول وکالت درکلیه دعاوی کیفری و راهنمایی هموطنان عزیزمان درسراسر کشور می باشد، لذا جهت ارتباط با ما و کسب اطلاعات بیشتر از موسسه ملک پور می توانید با شماره های این مؤسسه تماس حاصل فرمایید.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.